حرکت شرکتهای تولیدکنندهی دوربین مبنی بر نداشتن نوآوری در محصولات خود بهنوعی «تنبلی در مهندسی» محسوب میشود. تنبلی در مهندسی از آنجا آغاز میشود که یک نفر در رأس شرکت بهعنوان مدیر فریاد میزند که هزینهها را کاهش بدهید و یکی از راههای کاهش هزینهها، ارائهی محصول با همان طراحی پیشین است. همچنین شرکتها برای کاهش بیشتر هزینهها مجبور هستند از همان قطعاتی استفاده کنند که در دوربینهای پیشین استفاده کردهاند یا حتی بهجای استفاده از قطعات با بالاترین فناوری و کیفیت، از نمونههای ارزانتر استفاده میکنند.
اما مسئلهی اصلی در تنبلی در مهندسی رفع نشدن مشکلات پیشین محصولات است و این موضوع به بهتر شدن تجربهی کاربران در استفاده از محصولات لطمه میزند. شرکتهای تولیدکنندهی دوربین باید بدانند که برطرف کردن مشکلات پیشین کاربران باعث فروش بیشتر محصولات آنها میشود و برعکس.
در این مقاله سعی میکنیم در مورد مشکلات پایدار دوربینها صحبت کنیم و 11 کار اشتباه را که شرکتهای تولیدکنندهی دوربین تکرار میکنند بررسی کنیم:
اولین کاری که بیشتر خریداران دوربین انجام میدهند خرید لوازم جانبی مناسب است؛ پس با آن شروع میکنیم.
1- کمبود پایهی آرکا سوئیس
از زمانهای خیلی دور یک سوکت سهپایهی 1.4 اینچی در پایین دوربین وجود داشته است و شاید از حدود بیست سال پیش شرکتها از این نوع سوکت استفاده کردهاند؛ اما اخیرا به کاربری آنها توجهی نشده است. احتمالا به رسم گذشته، یکی از مسئولان در کارخانه به سفارش این سوکتهای سهپایه 1.4 اینچی ادامه داده است و آنها را برای نصب روی دوربین به کارخانه فرستادهاند. اخیرا از آنها به دلیل زمانبر بودن برای نصب یا باز کردن آنها از روی سهپایه استفاده نمیشود. علاوه بر این پیچ کردن آن روی سهپایه، امنیت دوربین را از نظر ثبات تأمین نمیکند (بهتدریج میچرخد). بنابراین تمامی تولیدکنندگان دوربین برای از بین بردن مشکل عدم ثبات دوربین و جلوگیری از مشکلات بعدی از لایهای لاستیکی در پایین دوربین استفاده میکردند؛ اما این لایهی لاستیکی به مرور زمان پاره میشد و نیاز به تعویض یا تعمیر داشت. در حال حاضر شرکتهایی مانند نیکون برای رفع این مشکل از بدنهای دندانهدار با سطح پلاستیکی استفاده میکنند (هرچند کارایی ندارد و از چرخش و لغزش دوربین درون سوکت جلوگیری نمیکند).
از آنجایی که بیشتر تولیدکنندگان دوربین به ساخت بدنههای پلاستیکی تمایل پیدا کردهاند، این سؤال پیش میآید که شرکتها چگونه سوکتهای سهپایه را بهطور ایمن روی دوربین نصب میکنند بهگونهای که نشکنند، بیرون نیایند و خراب نشوند. فریم و پیچهای زیادی برای محکم کردن این سوکتها در جای خود استفاده شدهاند؛ اما همچنان سوکتهای سهپایهی زیادی وجود دارند که هنگام استفاده میشکنند.
برای رفع این مشکل، عکاسان حرفهای از مدتها پیش به استفاده از صفحات آرکا سوئیس روی دوربینها روی آوردهاند و مشتاقان عکاسی نیز آنها را دنبال کردهاند. این صفحات اول از همه قابلیت باز و بسته شدن فوری ارائه میدهند؛ اما مهمتر از آن، عدم لغزش دوربین روی صفحات آرکا سوئیس است. از همه مهمتر طراحی خوب آرکا سوئیس است که سبب پیوند فلز با فلز میشود که از طریق اتصال دوربین با سیستم پشتیبان آرکا سوئیس ایجاد میشود. این موضوع مهمی است؛ زیرا اگر این اتصال کاملا ثابت نباشد، در سیستم پشتیبان آرکا سوئیس با لرزش مواجه خواهید شد.
تعدادی از شرکتهای تولیدکنندهی دوربین بهنوعی از نمونههای آرکا سوئیس استفاده کردهاند؛ برای مثال فوجیفیلم از نمونهای از پایههای آرکا سوئیس استفاده کرده و همچنین شرکت الیمپوس نمونهی تقریبا مشابهی برای سهپایههای مخصوص لنزهای بلند خود بهکار برده است. حتی در آخرین نمونه از لنزهای تامران نیز شاهد این اتفاق بودهایم. این حرکت شرکتها را باید به فال نیک گرفت.
راه حل کاربر: بهترین راه حل ارتقاء به دوربین جدید است؛ اما تنها هزینهی خرید یک دوربین جدید نیست که متحمل میشوید و علاوه بر آن مواردی چون باتری جدید، گریپ عمودی جدید، صفحات جدید و بسیاری موارد دیگر نیز هزینهبر هستند؛ بنابراین اگر تمایل به ارتقاء دوربین خود ندارید میتوانید از صفحات Kirk و RRS استفاده کنید.
2- عدم ثبات پایههای کولار لنز
پایههای کولار برای محکم نگهداشتن لنزهای بلند روی صفحات آرکا سوئیس بهکار میروند.
تمام نکتهی داشتن یک سیستم پشتیبان این است که همهی لرزشها را از سیستم حذف کند. پایههای کولار نیکون به دلیل ایجاد لغزش در سیستم بدنام شدهاند. کل ایدهی ساخت پایههای جداشدنی کولار، از نصب گرفته تا بازکردن آنها با چرخش 90 درجه روی پایههای فلزی نازک، مشکلساز است.
با یک آزمایش ساده میتوان میزان ثبات پایههای کولار را مورد ارزیابی قرار داد؛ لنز تلهفوتوی خود را روی قویترین سهپایه قرار دهید درحالیکه سهپایه تا انتها باز نشده است، به بخش جلویی بالای لنز خود محکم ضربه بزنید؛ هیچ چیز نباید جابجا شود، حتی ذرهای. با این آزمایش روی پایههای کولار مختلف متوجه خواهید شد که بسیاری از شرکتها حتی این کوچکترین استاندارد را رعایت نکردهاند و بیشتر آنها هنگام ضربه زدن جابجا میشوند.
شرکتهای سازندهی دوربین توجه چندانی به کاربران محصولات خود نمیکنند
پشتیبان RRS مخصوص لنز بلند و بعضی از کولارهای جایگزین صفحات Kirk عملکرد خوبی دارند. آنها یک پشتیبان دوم در قسمت جلوی لنز اضافه میکنند و این یک حالت گهواره مانند برای لنز ایجاد میکند که وزن لنز را به شکل مناسبی توزیع میکند. هنگام استفاده از این نوع پشتیبانها در عمل، تفاوتهای واقعی را با نمونههای غیر استاندارد متوجه خواهید شد. البته اگر شرکتهای سازندهی دوربین به مشتریانی که محصولات بالاردهی آنها را خریداری میکنند توجه میکردند، شاهد عرضهی این نوع پایهها به همراه لنز درون جعبهی محصولات آنها بودیم.
در حقیقت شرکتهای سازندهی دوربین توجه چندانی به کاربران محصولات خود نمیکنند. علاوه بر این در پاسخ به شکایتهای کاربران حرفهای ادعا میکنند که نیازی به تغییر در محصولات نمیبینند؛ زیرا این تغییرات باعث افزایش نهایی قیمت محصول خواهد شد و ممکن است بسیاری از مشتریان خود را که خواهان محصولات ارزانتر هستند از دست بدهند. آنها با این ترفند قصد دارند کاربران پایینرده را در دام خود گرفتار کنند تا به مشتریانی وفادار برای شرکت تبدیل شوند.
این بیتوجهی به کیفیت و عدم نوآوری در محصولات، نشأت گرفته از تفکر اشتباه سازندگان دوربین است. آنها بر این باورند: کاری که انجام میدهند به اندازهی کافی خوب است. این باور منجر به سقوط صنعت دوربین در رقابت خواهد شد. همچنین بسیاری از کاربران حرفهای به عملکرد شرکتها در چند سال اخیر منتقد هستند و از این شرکتها انتظار دارند که پذیرای انتقادهای آنها باشند. بنابراین این انتقادها ادعای شرکتهای دوربینسازی مبنی بر «کاری که انجام میدهند به اندازهی کافی خوب است» را نقض میکند.
بگذارید به گونهای دیگر آن را بیان کنیم؛ هر لنزی که با قیمت 2000 دلار یا بیشتر فروخته میشود و عملکرد مناسبی در تست پایهی کولار از خود نشان نمیدهد - که متأسفانه بیشتر آنها اینگونه هستند - به این معنی است که شرکتهای دوربینسازی اهمیتی به کیفیت نمیدهند. علاوه بر این، عدم ارائهی لوازم جانبی باکیفیت و مناسب که پیشتر عنوان شد نیز بیتوجهی شرکتهای سازندهی دوربین را تأیید میکند. تقریبا کسی را نمیتوان یافت که از پایههای کولار راضی باشد. البته این مسئله در مورد بعضی از لنزها تا قیمت 12000 دلار نیز صدق میکند.
راه حل کاربر: استفاده از شرکتهای ثالث؛ اگرچه آنها مجموعهی محدودی از لنزها را پشتیبانی میکنند.
3- کنترل از راه دور
به نظر میرسد برای اولین بار تلویزیون مبتکر استفاده از کنترلهای از راه دور خانگی بود. انواع بسیاری از آنها ساخته شده و تاکنون هزینهی ساخت آنها به پایینترین سطح خود رسیده است. اضافه کردن یک دریافتکنندهی کوچک و کنترل آن از راه دور با یک دکمه امروزه به نظر کار شگفتانگیزی نمیآید. به یاد داشته باشید هنگام استفاده از کنترل از راه دور، تلویزیون و ما در مقابل یکدیگر قرار داریم.
بنابراین برای تبعیت از این ویژگی، بسیاری از دوربینهای مصرفی (و بسیاری از دوربینهای حرفهای) نیز با یک دریافتکنندهی مادون قرمز (IR) از راه دور عرضه شدند (برخی از آنها شامل فرستنده هستند). با این حال اخیرا برخی از شرکتها از این موقعیت هم عقب نشینی کردهاند؛ برای مثال نیکون دریافتکنندهی IR را از پشت دوربین D7500 حذف کرده و فقط دریافتکنندهی جلوی دوربین را نگه داشته است.
احتمالا نیکون با انجام این کار تصور میکند بسیاری از کاربران D7500 فقط برای گرفتن عکس سلفی از کنترل از راه دور استفاده میکنند. تصور کنید بسیاری از کاربران نیکون D7500 پشت سهپایه ایستادهاند و سعی میکنند دریابند که چرا کنترل از راه دور آنها عمل نمیکند. دلیل این موضوع چیزی جز عملکرد غیر حرفهای شرکت نیکون نیست.
فناوری کنترل از راه دور دیگر قدیمی است. در طول مقاله خواهید فهمید که شرکتهای دوربینسازی چه فناوریهای قدیمی را خریداری میکنند که برای استفاده در لوازم جدید و دنیای جدید کاربردی ندارند؛ یکی از آنها کنترل از راه دور است.
بلوتوث مشکل «فرستنده باید درست در مقابل گیرنده باشد» را برطرف میکند. مشکلات بسیار دیگری وجود دارند که توسط بلوتوث برطرف خواهند شد. فقط باید کمی زمان صرف کنید تا دستگاه خود را با دستگاه دیگری که مجهز به بلوتوث است جفت کنید. فناوری نسبتا جدید بلوتوث نهتنها تمامی مشکلات قبلی را برطرف میکند بلکه امکانات جدیدی نیز در اختیار شما قرار میدهد. برای مثال در حال حاضر میتوانید با دوربین دیجیتال خود از هر دستگاهی که به بلوتوث مجهز است عکس بگیرید یا حتی تنظیمات آن را کنترل کنید.
شاید علاقهمند باشید دوربین را روی وسیلهی نقلیهی خود نصب کنید و از روی فرمان اتومبیل با آن عکس بگیرید؛ یا آن را در پشت سوژهی مورد نظر قرار دهید و از راه دور با آیفون عکس بگیرید. همچنین میتوانید با قرار دادن دوربین روی سهپایه در هر مکانی، حتی از درون استودیو با کامپیوتر مک آن را کنترل کنید. هر زمان در هر مکانی با استفاده از فناوریهای جدید قادر خواهید بود دوربین خود را راهاندازی کنید. برای مثال میتوانید چندین دوربین را برای ثبت لحظههای مختلف در موقعیتهای اضطراری از راه دور هدایت کنید.
چیزی که مشخص است اینکه فناوریهای جدید قادرند جدیدترین مشکلات کاربران را برطرف کنند. اما متأسفانه بسیاری از شرکتهای دوربینسازی تصور میکنند تنها مشکلی که کاربران دارند گرفتن عکس با دوربین است. آنها به این موضوع توجه ندارند که کاربران چگونه عکس میگیرند، با عکس خود چه خواهند کرد و عکس گرفتهشده چگونه میتواند بین دیگر دستگاهها مبادله و استفاده شود.
امروزه تکنولوژی بلوتوث باید به یک استاندارد در بین تمام دوربینها بدل شود. بلوتوث باید توسط هر نرمافزاری روی هر دستگاهی قابلدسترس باشد.
راه حل کاربر: خرید رادیو کنترل چینی ارزان از آمازون و ایبی
4- وایفای کند
وایفای فقط یک نوع نیست. انواع مختلفی از فناوری وایفای وجود دارد: 2.4 گیگاهرتز در مقابل 5 گیگاهرتز؛ انواع 802.11b، 802.11ac، 802.11g، 802.11n ، کانالهای همپوشانی در مقابل کانالهای غیر همپوشانی؛ Ad-hoc در مقابل Infrastructure و Direct MIMO؛ یک آنتن در مقابل چند آنتن.
قابلیتی که همهی انواع نمونههای وایفای ایجاد میکنند این است که نشان میدهند یک دستگاه فقط برای یک کار ساخته نشده است. اما تکبعدی بودن چیزی است که شرکتهای دوربینسازی احتمالا بهدلیل مشکل بودن ساخت دستگاه مجهز به پیشرفتهترین وایفای با قابلیت نرمافزاری و سختافزاری و همچنین قابلیت تنظیم توسط کاربر، تمایل دارند نشان دهند.
نیکون فناوری اسنپبریج (SnapBridge) را بهمنظور سادهتر کردن استفاده از تنظیمات وایفای معرفی کرده است. در این فناوری هدف ساده کردن تنظیمات تا حد ممکن بوده است؛ اما در نهایت نیکون با تغییراتی که در منوی دوربینهای مجهز به فناوری اسنپبریج ایجاد کرد باعث پیچیدهتر شدن تنظیمات دوربین شد؛ تا حدی که کاربران بیشازپیش در منوها سردرگم شدند.
یکی از مشکلات صنعت دوربین سازی تولید محصولات عامهپسند است
اما نکتهی قابل توجه این است که نیکون از قطعات بسیار قدیمی در دوربینها استفاده میکند. اگر نگاهی عمیق به دفترچهی راهنمای محصولات بیندازید با فناوری قدیمی وایفای 802.11bg، در 2.4 گیگاهرتز و نرمافزاری که تنها از حالت Ad-hoc پشتیبانی میکند مواجه خواهید شد.
یکی دیگر از مشکلات صنعت دوربینسازی تولید محصولات عامهپسند است، این زمانی اتفاق میافتد که تعداد زیادی از کاربران عامه را بهمنظور تأمین رضایت آنها تعقیب میکنید و مجبورید به خاطر آنها قیمتها را کاهش دهید. این باعث کاهش رقابت بر سر تولید بهترین محصولات در شرکتها میشود و این اتفاقی است که برای نیکون رخ داده است و البته در این زمینه تنها نیست؛ نیکون شرکتی بود که اسنپبریج را بهعنوان راه حلی برای به اشتراکگذاری تصاویر ارائه داد؛ اما در عمل اینگونه نبود و علت این مشکل ضعف قطعات روی دوربین و نرمافزارهایی است که از این قطعات پشتیبانی میکنند.
اکثر گوشیهای هوشمندی که دوربین نیکون قرار است با آنها ارتباط برقرار کند از شبکهی وایفای 802.11 ac، طول موج دوگانه و MIMO پشتیبانی میکنند. این یعنی حداکثر سرعت 1300 مگابیت بر ثانیه در مقابل دوربین نیکون با حداکثر سرعت انتقال 54 مگابیت بر ثانیه؛ در نتیجه تعجبی ندارد که نیکون قادر است فقط یک عکس دو مگاپیکسلی را از طریق اسنپبریج ارسال کند.
راه حل کاربر: وایفای را خاموش کنید (حالت هواپیما) به این دلیل که فقط باتری مصرف میکند، و از روشهای قدیمی برای دریافت عکس در جایی که آنها را نیاز دارید استفاده کنید، و حتی بهتر از آن یک گوشی هوشمند با یک دوربین خوب بخرید.
5- سرعت نوشتن پایین روی کارت حافظه
شرکتهای دوربینسازی مدام در حال تکرار خود هستند. برای مثال تنها یک دلیل وجود دارد که آنها از درگاه کارتهای حافظهی UHS-II، CFast یا XQD استفاده نکنند: پایین نگه داشتن هزینهها. آنها برای توجیه این کار اساسا به مشتریان میگویند اشکالی ندارد که چند فریم اضافه در بافر را از دست بدهید؛ زیرا به اندازهی کافی بافر در اختیار دارید.
شاید این برای کاربران غیرحرفهای کار درستی است یا شاید هم نیست؛ باید بیرون رفت و در عمل از آنها پرسید تا بتوان این ادعا را تأیید کرد. بعضی ممکن است فکر کنند 10 فریم در بافر پیشرفتهترین فناوری است و حداکثر لذت را از آن ببرند؛ اما واقعیت این است که آنها از فناوریهای منسوخشدهی کارت حافظه استفاده میکنند. در این زمینه حتی با افرادی مواجه خواهید شد که عملکرد دوربین خود را با پایبندی به یک برند معمولی کارت حافظه که چند سال پیش با قیمتی ناچیز در حراجی خریداری کردهاند تضعیف میکنند.
در کمال ناباوری شرکتهایی وجود دارند که هنوز در این رابطه تصمیمات بدی میگیرند. برای مثال نیکون D7500 فقط یک درگاه کارت حافظه دارد و ممکن است فکر کنید نیکون از پیشرفتهترین فناوری در تنها درگاه کارت حافظهی این دوربین استفاده کرده است؛ اما اینطور نیست. این درگاه یک درگاه کارت حافظهی UHS-I است که نهایت فشار را روی عملکرد بافر دوربین ایجاد میکند؛ درحالیکه نباید اینگونه باشد. این موضوع باعث بروز مشکلات برای مصرفکنندگان در آینده خواهد شد؛ زیرا در ابتدا فکر میکنند نیازی به یک کارت حافظهی پیشرفتهتر از UHS-I معمولی ندارند؛ اما با بهروزرسانی دوربین درآینده به نقطهضعفهای این نوع از کارت حافظه پی خواهند برد.
دلیلی که D7500 را مثال زدیم این است که در مورد دوربینهای پایین رده برای کاربران مصرفی نگرانی وجود ندارد زیرا آنها ممکن است احتیاجی به بالاترین فناوریها نداشته باشند یا در ابتدای راه یادگیری باشند. اما دوربین نیکون D7500 جزو انتخابهای اصلی مشتاقان عکاسی است. نیکون برای استفاده نکردن از جدیدترین فناوریها چه پاسخی برای این دسته از افراد دارد؛ جز اینکه به آنها بگوید، متأسفیم پیشرفتهترین فناوریها هزینهبر است. نیکون میتوانست با یک تغییر کوچک عملکرد دوربین را در حالت عکاسی پشتسرهم ارتقاء دهد؛ اما خود را به دردسر نینداخته است. حتی دومین درگاه کارت حافظه را حذف کرده درحالیکه تنها درگاه کارت حافظهی روی دوربین نیز مطابق با استانداردهای روز نیست.
در اینجا فقط از نقاطضعف نیکون گفته شد؛ اما در حقیقت نیکون تنها مقصر نیست. برای مثال سونی A9 طبق ادعای سونی سریعترین دوربین بین رقبا است. اما در کمال ناباوری این دوربین 4500 دلاری فقط از یک درگاه کارت حافظهی UHS-I بهره میبرد؛ دلیل این کار چیزی جز کاهش هزینهها حتی به میزانی ناچیز نمیتواند باشد.
راه حل کاربر: راه حلی وجود ندارد.
6- ارتباطات سِری کند
اگر نگاهی به لپتاپ جدید خود بیاندازید احتمالا با پورت USB 3.1 مواجه خواهید شد؛ این در حالی است که اگر نگاهی به دوربین جدید یا حتی حرفهای خود بیندازید USB2.0 تنها پورتی است که میبینید.
مشکل نبود فناوری روز در وایفای دوربینها برای اتصالات USB نیز صادق است. بگذارید دوباره نگاهی به سونی A9 بیاندازیم، سونی A9 از فناوری وایفای 802.11 ac پشتیبانی میکند اما فقط در 2.4 سرعت گیگاهرتز. همانطور که میبینید شرکتها اندک تغییراتی که ایجاد میکنند همچنان با فناوریهای روز فاصله دارد. در مورد وایفای به اندازهی کافی صحبت کردیم و حالا نوبت USB است. سرعتی که دادههای خود را توسط دوربینها انتقال میدهید بسیار محدود است. در قرن حاضر بر خلاف گذشته تصاویری که توسط شما ثبت میشوند از دوربین به شبکههای اجتماعی منتقل میشوند که یک تغییر اساسی به شمار میآید. این قابلیت در بستر اینترنت اتفاق میافتد که نیازمند هر دو فناوری پرسرعت باسیم و بیسیم است.
دوربینها در انتقال تصاویر اصلا بهینه عمل نمیکنند. آنها همچنان از کاربران انتظار دارند از شیوههای قدیمی برای انتقال تصاویر خود استفاده کنند؛ برای مثال خارج کردن کارت حافظه از دوربین و انتقال دادههای آن به کامپیوتر خیلی تفاوتی با خارج کردن نگاتیو و انتقال آن به آزمایشگاه برای چاپ عکس ندارد؛ تنها تفاوت این است که حالا یک آزمایشگاه مجازی که همان کامپیوتر است در خانه داریم. متأسفانه حتی زمانی که همهچیز در دنیا تغییر میکند شرکتهای دوربینسازی هنوز متوجه تغییرات نیستند و به آنها توجهی ندارند.
مردم حالا بیشتر از هر زمان دیگری عکس میگیرند و بیشتر عکسهای گرفتهشده، از دوربین (گوشی هوشمند) بهسرعت و با کمترین پیچیدگی برای کاربران از طریق ارتباطات بیسیم به شبکههای اجتماعی مجازی انتقال داده میشوند. در حال حاضر افراد بسیار کمی هنوز از دوربینهای اختصاصی استفاده میکنند؛ با این وجود شرکتهای دوربینسازی تمایلی به استفاده از تکنولوژهای روز در محصولات خود بهمنظور ایجاد توانایی رقابت برای کاربران دوربینها با کاربران گوشی هوشمند ندارند؛ تکنولوژیهایی مانند وایفای و USB پرسرعت.
USB :USB 2.0 داری سرعت اسمی 480 مگابیت بر ثانیه است. این سرعت برای USB 3.0 تا 5 گیگابیت بر ثانیه افزایش مییابد و حتی برای USB 3.1 دو برابر این است. به عبارت دیگر، استفادهی مداوم شرکتهای دوربین سازی از USB 2 توجیهی جز مجازات مشتریان ندارد؛ در غیر این صورت میتوانید تصاویر را با USB 3.0 حداقل 10 برابر سریعتر از USB 2.0 انتقال دهید. (USB 3.0 در نوامبر سال 2008 بهطور رسمی ارائه شد؛ اما همچنان فناوری جدیدی بهحساب میآید.)
البته درست است که میتوانید کارت حافظهی سریع خود را از درگاه کارت حافظهی دوربین کند خود خارج و از طریق یک یواسبی خوان سریع به کامپیوتر سریع خود متصل کنید. اما این کار نشان میدهد که ظاهرا شرکتهای دوربینسازی تاکنون چیزی در مورد روشهای جدید انتقال و به اشتراکگذاری تصاویر نشنیدهاند.
در دنیای فناوری، عدم ارائهی راه حل برای مشکلات و ضعف عملکردها بهطور کلی به این معنی است که شما خریداران کمتری نصیبتان خواهد شد و حتی مشتریان فعلی را ناامید خواهید کرد؛ و این چیزی است که برای صنعت ساخت دوربین رخ میدهد.
راه حل کاربر: کارتخوان سریع. هر چند نمیتوان آن را در حقیقت بهعنوان یک راه حل در نظر گرفت. راه حل دیگر جستجو در میان برند و مدلهایی از دوربین است که امکانات بیشتری در اختیار شما قرار میدهند هر چند این لیست بسیار محدود است یا ممکن است در برند مورد علاقهی خود چنین امکاناتی را پیدا نکنید.
7- عدم قابلیت شارژ وایرلس
دوربینها و باتریها سابقهای طولانی در سوء استفاده از کاربران دارند. در ابتدا، مشخصات باتریها دائما در حال تغییر بودند، در نتیجه خرید دوربین جدید به معنی استفاده از باتریهای جدید بود. سپس باتریهای جانبی جدیدی آمدند که روی دوربین قفل میشوند؛ اما این نوع باتری نیز آنطور که باید عملکرد مناسبی ندارد. جالب است بدانید حتی در بسیاری موارد باتریهایی با مشخصات یکسان از یک برند، عملکردهای متفاوتی ارائه میدهند.
مشکل بعدی عدم ارائهی شارژر بههمراه باتری است؛ بنابراین کاربر مجبور است یک شارژر از نوع USB تهیه کند که به دوربین متصل میشود و در اغلب موارد از سرعت شارژ بسیار پایینی برخوردار است.
از لحاظ فنی، اکثر باتریهایی که استفاده میکنیم از ساختار مشابهی برخوردارند که توسط تعداد محدودی از شرکتها ساخته میشوند و فقط داری چند ویژگی اختیاری هستند. درحقیقت تنها تعداد کمی از انواع سایزها و باتریهای سلولی برای باتریهای لیتیوم-یونی (Li-Ion) ساخته شدهاند. درحالیکه تصور میشود باتریهای کانن، فوجیفیلم، نیکون، الیمپوس و سونی عملکرد متفاوتی از خود نشان میدهند؛ اما در حقیقت همهی آنها باتریهایی هستند متشکل از دو شبکهی سلولی که توسط یک شرکت ساخته میشوند. به عبارت دیگر، به همان اندازه که سایز و انواع محدودی از باتریهای قابل تعویض آلکالاین وجود دارد، باتریهایی که درون بستههای اختصاصی دوربینها عرضه میشوند نیز از این قاعده مستثنا نیستند.
اما مسئلهی اصلی که در مورد تمام باتریها وجود دارد این است که چه چیزی برای کاربران مطلوب است؟
راه حل یک شارژر بیسیم Qi-like خواهد بود؛ نمونهای که اپل اخیرا در محصولات خود استفاد کرد و حتی آیکیا بیش از یک سال است که آنها روی لوازمخانگی خود قرار میدهد. به نظر میرسد آیکیا در پیشبرد فناوری از شرکتهای دوربینسازی فراتر رفته است. نهتنها این یک توهین است بلکه سازندگان پیشرفتهترین دوربینها در ژاپن را نیز محکوم میکند.
در حقیقت، دو چیز برای شارژ باتری مورد نیاز است:
1- یک دستگاه شارژر وایرلس
2- شارژرهای USB که ظرفیت شارژ 2 یا تعداد بیشتری باتری را دارند.
شرکتهای دوربینساز ژاپنی در مورد اول کاری نکردهاند؛ اما شرکتهای چینی در مورد دوم نمونههای معمولی زیادی ارائه کردهاند.
شرکتهای دوربینسازی هرگز متوجه اطلاع کاربران از مشکلات محصولات و شکایتهایی که به آنها دارند نمیشوند
چرا شارژر USB؟ به این دلیل که در صورت لزوم میتوانید آنها را به برق AC وصل کنید. همچنین توسط شارژر USB نهتنها میتوانید شارژ را از یک باتری بزرگ قابل حمل (مانند Omincarge) به باتریهای دوربین خود منتقل کنید؛ بلکه میتوانید به دستگاههای دیگر که توسط USB شارژ میشوند نیز انتقال دهید. برای مثال در طوفانی مانند طوفان اخیر در آمریکا که برق AC شما قطع میشود نیاز به باتریهای بزرگ و پانلهای خورشیدی برای شارژ کردن باتریها دارید.
در انتهای این بخش بار دیگر تکرار میکنیم که کاربران نیاز دارند مشکلات آنها برطرف شود. نکتهی مهم این است که شرکتها باید قبل از کاربران مشکل را پیدا کنند؛ اما در حقیقت، شرکتهای دوربینسازی دائما بعد از کاربران به مشکلات دوربینها پی میبرند. و در بسیاری موارد، شرکتهای دوربینسازی هرگز متوجه اطلاع کاربران از مشکلات محصولات و شکایتهایی که به آنها دارند نمیشوند؛ درحالیکه بسیاری از این مشکلات بهراحتی قابل حل هستند.
راه حل کاربر: جستجو در آمازون و ایبی برای شارژرهای باتری USB برای تعدای از باتریهای معروف یا شارژرهای باتری دوگانه برای استفادههای سنگین.
8- درگاههای کابل آسیبپذیر
گاهی اوقات یک عکس بیش از هزاران حرف در خود دارد؛ پس ابتدا عکس زیر را ببینید و سپس ادامهی پاراگراف را مطالعه کنید:
چیزی که احتمالا در شلوغی تصویر بالا، در بهاصطلاح بهترین دوربین ساختهشده توسط نیکون متوجه آن نشدهاید، کلیپس جدید برای کابل HDMI/USB است که اولین بار در دوربین D850 از آن استفاده شده است. هدف از طراحی این بخش جلوگیری از بههمریختگی ارتباط بین کابلها و درگاههای روی دوربین است. اما با تصویری که در بالا میبینید و شیوهی طراحی درگاههای کابل آیا میتوان بهراحتی دوربین را در دست گرفت؟
طراحان دوربین درگاههای اتصال را در بخشی قرار میدهند که راحتترین مکان برای آنها است. درحالیکه در یک طرف، دیگر جایی برای قرار دادن هیچنوع درگاهی وجود ندارد؛ طرف دیگر دوربین پر از فضای خالی است. طراحی بعضی از شرکتها به گونهای است که تصور میشود کاربران هرگز دوربین را از کنارههای آن در دست نمیگیرند.
مسئلهی جالبتر عملکرد ضعیف قابلیتهای بیسیم این دوربینها است که ضرورت استفاده از درگاههای کابل را بیشتر میکند. حالا با نمونههایی که توضیح داده شد میتوان به «تنبلی در مهندسی» دوربینها پیبرد. ضعف در ارائهی راه حل برای یک مشکل منجر به مشکلات دیگر خواهد شد که خود توسط راه حلهای ناکارآمد بهوجود میآیند.
با توجه به مطالب گفتهشده مجبوریم یکی از این نتایج را بگیریم:
1- شرکتهای دوربینسازی بهطور ذاتی در راه حلهای مهندسی تنبل هستند
2- آنها هرگز از محصولات خود استفاده نمیکنند یا حتی به استفادهی دیگران از آنها دقت نمیکنند
راه حل کاربر: راه حل درستی وجود ندارد.
9- عدم نمایش اطلاعات هنگام فوکوس در نمایاب (ویوفایندر)
در این بخش به یک موضوع جدید میپردازیم؛ کمبود اطلاعات مفید. چندین سال طول کشید تا سازندگان دوربین بفهمند چگونه اطلاعات دیافراگم، سرعت شاتر و نوردهی را در نمایاب قرار دهند. ظاهرا پس از انجام این موارد در دههی 1970 تصور کردهاند دیگر همه چیز انجام شده است و نیاز به انجام کار خاص دیگری برای ارتقاء دوربینها نیست.
شرکتهای دوربینسازی قطعا فناوریهای جدیدی برای نمایش اطلاعات در نمایاب دوربینهای DSLR استفاده کردهاند، حتی تعدادی از آیکونهای روی نمایشگر بالای دوربین را نیز به نمایاب دوربین منتقل کردهاند؛ اما بهطور مشخص آیتمی که در این تغییرات از قلم افتاده، اطلاعات مفید فوکوس است.
درحالیکه دوربینها کمترین اطلاعاتی از فاصلهی فوکوس ارائه نمیدهند، حتی گاهی نقطهی حقیقی فوکوس نیز نشان داده نمیشود؛ زیرا این خود مستلزم استفاده از چیپهای مکمل توانمندتر است که استفاده از این نوع چیپها سبب افزایش هزینهی شرکتها خواهد شد و شرکتها نیز حاضر به پذیرش این افزایش هزینه نیستند.
قطعا عکاسان به خودی خود نمیتوانند اطلاعات دقیقی از فاصلهی فوکوس داشته باشند؛ زیرا برای انجام این کار باید پشت سهپایهی دوربین خود قرار گیرند و با ابزارهای محاسباتی دستی فاصله را محاسبه کنند که غیر ممکن است؛ بنابراین وظیفهی دوربین است که با استفاده از الگوریتمهای محاسباتی از پیش تعیینشده اطلاعات فوکوس را بهطور دقیق و سریع در اختیار عکاسان قرار دهد.
تعداد محدودی از دوربینها این قابلیت را ارائه میدهند؛ اما بیشتر آنها این قابلیت را ندارند و این خود مایهی شرمندگی برای شرکتهای دوربینسازی است؛ به دلیل اینکه دیدن سوژه در فوکوس یکی از ابتدایی ترین چیزها است و بسیاری از افراد در هنگام استفاده از دوربین با این مشکل مواجه هستند.
راه حل کاربر: تخمین و استفاده از اپهای محاسبهگر
10- نبود ابزار مناسب فرمت RAW (خام)
به دلایل مختلف باید قابلیت عکسبرداری با فرمت RAW در دوربینها وجود داشته باشد. یکی از دلایل وجود فرمت RAW استفاده از حداکثر تواناییهای دوربین برای کاربر است.
یکی از نشانههای استفاده از حداکثر عملکرد دوربین اطمینان از بهینه بودن نوردهی است. وارد بحث ETTR (نوردهی بهینه) نمیشویم؛ اما بهطور کلی، شما نیاز دارید تا روشنترین جزئیاتی را که حفظ میکنید درست در نقطهی اشباع سنسور باشد. این جایی است که بین نقطهی روشن و تاریکترین جزئیاتی که ثبت شده است محدودهی دینامیکی را حداکثر خواهید کرد.
بسیاری از مردم بهمنظور نوردهی بهینه به هیستوگرام (بافتنگار) که دوربینها ارائه میدهند نگاه میکنند. مشکل این است که هیستوگرامها از دادههای دمدستی JPEG مانند تراز سفیدی و حالتهای تونال تهیه میشوند که در بیشتر دوربینها بعد از گرفتن عکس قابل مشاهده است؛ هیستوگرام در لحظهی عکاسی مانند نمونههایی که دوربینهای بدون آینه ارائه میدهند، علاوه بر مشکلات بالا ( به دلیل یک زیرمجموعه سنسور که یک جریان ویدئویی را برای ارائهی هیستوگرام ایجاد میکند) با دامنههایی که عکس واقعی به آن میرسد مطابقت ندارند؛ بنابراین هیستوگرام باوجود مزیتهایی که دارد بهترین ابزار برای بهینهکردن نوردهی نیست.
در مورد بلینکیز (مناطق بیش از حد نورانی در پیشنمایش عکس) شرایط همانند هیستوگرام است زیرا آن نیز از اطلاعات JPEG گرفته میشود؛ بهعلاوه شرکتهای دوربینسازی اطلاعاتی در مورد محدودهی فعال شدن بلیکیز به ما ارائه نمیدهند (نکته: به نظر میرسد در دوربینهای نیکون 8 بیت از 248 است).
یکی از دلایلی که نمیتوانیم هیستوگرامهای RAW و بلینکیز داشته باشیم، عدم طراحی الگوریتم سخت افزاری ASIC (مدارهای مجتمع با کاربرد خاص) در عکاسی است. استفاده از الگوریتم ASIC در عکاسی ضروری است؛ زیرا با توجه به تعداد مگاپیکسلهایی که امروزه داریم، در صورت عدم استفاده از الگوریتمهای سختافزاری افزایش رقم مگاپیکسل برای همیشه ادامه خواهد داشت. اما در حال حاضر هنوز بهترین گزینه، چند لحظه انتظار برای مشاهدهی هیستوگرام واقعی در پیشنمایش است.
متأسفانه مشکل به همین جا ختم نمیشود؛ آخرین سیستم اندازهگیری نیکون تمایل به حفظ دامنهی برجسته دارد، فقط نمیدانیم این دامنه چقدر است. سالها قبل عکاسی با جبران نوردهی در محدودهی -3.0 EV بهعنوان یک قانون عمومی روی DSLR-های نیکون رایج بود. حالا به نظر میرسد دوربینهای سری D5، D850 و D500 نیکون تمایل دارند در محدودهی +3.0 EV باشند.
سنسورها معمولا خطی هستند؛ اما همیشه بهطور کامل خطی نیستند. بنابراین کجا عدم خطی بودن آغاز میشود و چقدر است؟ درحالیکه Bayer بهعنوان قرمز، سبز، و آبی تعریف میشود؛ چه فیلترهای حقیقی در سنسور دوربین استفاده شده است؟ آیا تراز سفیدی از پیش تعیینشده وارد دادهی RAW میشود و اگر این اتفاق میافتد چطور داده را تغییر میدهد؟ در چه نقطهای دقیقا جزئیات سایه به شکل نویز در 14 بیت ناپدید میشود؟ دستاوردها کجا تغییر کردهاند و دیگر استراتژیهای بر پایهی سنسور برای کنترل نویز کجا هستند؟ شرکتهای دوربینسازی ژاپنی در مورد جواب سؤالات بالا سکوت کردهاند. در مورد آخرین سؤال تعدادی از شرکتها در اسناد بازاریابی خود به استراتژی دستاورد دوطرفه اشارههایی داشتهاند؛ اما دقیقا توضیح ندادهاند که این به چه معنی است و چگونه روی دادهی شما تأثیر خواهد گذاشت.
راه حل کاربر: UniWEB که تنها یکی از هزاران دلیلی است که مجبور هستیم از مهندسی معکوس استفاده کنیم تا اطلاعات مفیدی دربارهی دادهی RAW بگیریم. RAWDigger بهعنوان یک ابزار پس تحلیل که میتوان با آن آزمایش در موقعیتهای کنترل شده را تحلیل کرد.
11- بخش راهنمای کوتاه یا ناقص
دوربینها صفحهنمایشهای کوچکی دارند که کار را برای بخش راهنما مشکل میکند. دوربین کوچک و جمعوجور سونی A9 که به نظر میرسد موتور متنی که در منوی آن استفاده شده است چیزی در حدود 40 کاراکتر در 8 خط تولید میکند؛ که فقط کمی بیش از دو توییت در توییتر است.
شرکتهای سازندهی دوربین به دنبال فروش و سود بیشتر هستند؛ اما حتی عملکردی نسبتا رضایتبخش برای مشتریان حاضر خود ارائه نمیدهند
به نظر میرسد شرکتهای ژاپنی تولیدکنندهی دوربین طبق معمول تمایل ندارند حتی ذرهای پول برای بخش راهنما دوربینها خرج کنند؛ آنها انجام این کار را به بیرون از شرکت محول میکنند؛ به کسی که کمترین پیشنهاد پولی را میدهد؛ یا حتی این کار را به لیست کارهای کارمندان دفتری خود اضافه میکنند که هرچه سریعتر انجام دهند و آنها هم زمان کوتاهی را صرف تهیهی این بخش میکنند.
با این وجود هزینهی پنهان دیگری نیز وجود دارد؛ تصور کنید 100 منو داریم با میانگین 5 انتخاب که قرار است با 35 زبان انجام شوند و هر کدام 320 کاراکتر (40 کاراکتر در 8 خط)، این ویژگی بهطور بالقوه نیاز به 5 مگابایت ظرفیت دارد. درحالیکه حافظه نسبتا ارزان است اما باید بهمنظور بهروزرسانی فرمور دوربین و برطرف شدن ایرادات احتمالی آن این حافظه از نوع حافظهی فلش باشد؛ حافظهی فلش گرانتر از دیگر نمونههای حافظه است و به میزان محدودی از آنها در طراحی دوربینها استفاده میشود. تقریبا تمام شرکتهای تولیدکنندهی دوربین از یک ظرفیت ثابت برای قراردادن همزمان فرمور و بخش راهنما در یک حافظهی فلش استفاده میکنند؛ بنابراین به محض اینکه شما شروع به اضافه کردن ویژگیهای جدید میکنید از فضای راهنما کاسته میشود که این موضوع سبب میشود بعضی بخشهای منوی نیکون راهنما نداشته باشند؛ شخصی که منوها را طراحی میکند نحوهی قرارگیری آنها را در صفحه اولویتبندی میکند و زمانی که شما فضای محدود دوربین را با تنظیمات دیگر اشغال میکنید به ناچار و بهترتیب اولویت بخشهایی از راهنما حذف میشوند تا ظرفیت خالی برای تنظیمات شما ایجاد شود.
البته راههایی برای فشرده سازی متن وجود دارند. یک راه بالقوهی چشمگیر، محدود کردن کلمات است؛ اما این خود باعث افزایش هزینههای مهندسی خواهد شد، که قطعا شرکتهای دوربینسازی تمایل به انجام این کار ندارد.
از آنجا که دوربینهای عکاسی به شکل خوبی توانایی همگام شدن با گوشیهای هوشمند ندارند، حتی امکان استفاده از راهنمای واقعی و کامل دوربین روی گوشی هوشمند از طریق اپلیکیشنهای مختلف نیز فراهم نیست؛ در این صورت مشکل فضا نیز حل خواهد شد اما همچنان نمیتوان برای هزینهی اضافه کار کرد.
راه حل کاربر: از ویژگیهایی که از نحوهی آنها اطلاع ندارید استفاده نکنید. برای کمک میتوانید از وبسایتها، ویدئوهای یوتیوب، کتابها و ... استفاده کنید. میتوانید از دوستان خود کمک بگیرید یا با پشتیبانی فنی تماس بگیرید.
اینکه شرکتهای سازندهی دوربین به مشکلات کاربران توجه نمیکنند و بهروزترین فناوریها را در اختیار آنها قرار نمیدهند، تنها مواردی از عدم توجه شرکتهای تولیدکنندهی دوربین به کاربران است و تمامی مشکلات نیستند.
شرکتهای سازندهی دوربین همانند دیگر شرکتهای تجاری بهدنبال فروش و سود بیشتر هستند. اما آنها حتی عملکردی نسبتا رضایتبخش نیز برای مشتریان حاضر خود ارائه نمیدهند؛ با این شیوهی عملکرد، دستیابی به سود و فروش بیشتر بعید به نظر میرسد.